ضمن عرض سلام و احترام
بسیار سپاسگذاریم که به خانواده بزرگ ما پیوستید
برای اطلاع رسانی بهتر شما همراهان گرامی بوسیله ایمیل شما را مطلع خواهیم کرد
موفقیت در دنیای بیرون با موفقیت در دنیای درون شروع میشود
501 بازدید جمعه 25 بهمن 1398
مدت زمان لازم برای مطالعه این مقاله: ۱۵ دقیقه
همه ما هرروزه کنش و واکنشهایی مثبت و منفی را تجربه میکنیم که بر چگونگی احساس و رفتارمان تأثیر میگذارند. عادی بودن این برخوردها به این معنا نیست که از اهمیت برخوردار نیستند. و درحالیکه بیشتر تجربههای منفی ما سبب مرگ ما نمیشوند، میتوانند بهآرامی و بهطور حتم سلامت و بهرهوری ما را دچار فرسایش سازند. خوشبختانه تجربیات مثبت یا «پُرکردن سطل» میتوانند از تجربیات منفی پرقدرتتر باشند.
بیشتر ما در زندگی خواهان احساسات مثبتتر هستیم. واقعیت این است که ۹۹ درصد مردم میگویند مایلاند در دور و بر افراد مثبتتر باشند. از هر ده نفر نُه نفر معتقدند وقتی در کنار این افراد هستند بازدهی بهتری دارند. متأسفانه میل به داشتن احساسات مثبتتر کافی نیست. اغلب ما در فرهنگی رشد کردهایم که در آن آسانتر است به مردم اشتباهاتشان را گوشزد کنند تا اینکه آنها را به خاطر موفقیتهایی که به دست آوردهاند مورد تحسین قرار دهند. گرچه این روش مبتنی بر منفی بودن ممکن است ناآگاهانه رشد یافته باشد، ولی به همه سطوح جامعه ما نفوذ میکند.
مطالعات جدید نشان میدهند که احساسات منفی میتوانند برای سلامتی زیانآور باشند و حتی ممکن است طول عمر شما را کم کنند. با توجه به این امر و نتایج بهدست آمده، درباره افراد سیگاری که در مردان پنج سال و نیم و در زنان هفت سال انتظار کاهش طول عمر را نشان میدهد، ملاحظه میکنیم که احساسات منفی در مقایسه با مصرف سیگار کاهش عمر بیشتری و در حدود ده سال را موجب میشود. از سوی دیگر، بر اساس تحقیقات جدید، احساسات مثبت نیاز اساسی هر روزه ما برای بقاست. آنها نهتنها سلامتی ذهن و جسم را بهبود میبخشند که میتوانند سپری باشند در برابر افسردگی و بیماری.
در تحقیقی که ۸۳۹ بیمار را طی دورهای ۳۰ ساله مورد مطالعه قرار داده بودند، محققان نتیجه گرفتند افرادی که حوادث زندگی را با خوشبینی توصیف میکنند کمتر دچار مرگ زودرس میشوند.
در مورد تأثیر احساسات منفی و مثبت در زندگی خالی از لطف نخواهد بود اگر ماجرایی را که یکسال پیش برای همسرِ یکی از دوستانم افتاد نقل کنم! دوستم و همسرش پسری دوساله داشتند و تحت هیچ شرایطی انتظار تولد فرزند دومشان را نداشتند؛ اما زمانی که نتایج آزمایشات نشان دادند که عضو جدید خانواده در راه است، آنها شوکه شدند، حتی تصمیم به سقطجنین که کمتر از دوماه از شکلگیری آن گذشته بود، گرفتند. البته خیلی زود از تصمیم خود منصرف شده و درنتیجه از سقطجنین خودداری کردند.
ماهها گذشت و فرزند جدید خانواده که پسر زیبایی بود متولد شد و پدر را غرق در شادی کرد؛ اما همسرِ دوستم همچنان نسبت به کوچولوی تازه متولدشده احساس خوبی نداشته و متأسفانه او را دوست نداشت.
اتفاق جالبی که برای این خانواده افتاد و من را نیز متعجب کرد شیر نخوردن نوزاد و البته گریه و بیقراری کردن او بود. پدر و مادر خانواده که از بروز این مشکل کلافه شده بودند، مجبور شدند از یکی از روانشناسان تربیتی شهرشان مشورت گرفته و کمک بگیرند.
روانشناس فوق بعد از نیم ساعت گفتگو با پدر و مادر متوجه شد که مادر خانواده نسبت به فرزندش احساس خوبی نداشته و به عبارت دقیقتر احساس منفی تمام وجود او را فراگرفته است و زمانی که میخواهد به نوزاد شیر بدهد، این احساس منفی بیشتر هم میشود.
و اما نظر روانشناس نسبت به مشکل بیقراری کردن نوزاد: «چونکه مادر احساسی منفی نسبت به نوزاد داشته و او را دوست ندارد، کوچولوی خانواده با وجود اینکه تازه به دنیا آمده، بااینوجود احساس منفی مادر را احساس میکند و به همین خاطر بیقراری کرده و گریه میکند.» و نسخه تجویزشده توسط روانشناس به مادر این بود: «فرزندت را دوست داشته باش و تمام توجه خود را نثار او بکن. و البته هرروز چندین بار به فرزندت بگو که دوستش داری.»
چند روز گذشت و دوستم و همسرش متوجه تغییراتی در نوزاد شدند. او دیگر بیقراری و گریه نمیکرد و بدون هیچ مشکلی شیر مادرش را میخورد. درواقع مادر با پرکردن سطل نوزاد از طریق توجهی که به او میکرد و احساسات مثبتی که روانهاش میساخت باعث شد وضعیت فرزندش بهبود یابد.
برای بالا بردن احساسات مثبت در زندگی خود و دیگران باید به پرکردن سطلها عادت کنید. یادتان باشد که روابط، کار، و زندگی ما پربارتر خواهد بود، اگر امواج احساسات مثبت را در اطرافمان تقویت کنیم.
مقاله حال خوب فقط با ده دقیقه تمرکز را از دست ندهید
ولی دانستن این مطلب بهتنهایی کافی نیست. مانند هر هدفی در زندگی، برای تبدیل کردن نیات خوب به واقعیت، باید طرحهای ویژه و عملی داشته باشیم. بنابراین تصمیم گرفتم پنج راهکار و تدبیر را که کاربردشان بهترین نتیجه را برای شما خواهد داشت برایتان شرح دهم:
درست همانطور که برای پسانداز کردن در ابتدا باید قرضهای خود را ادا کنیم، پیش از آنکه بتوانیم بهراستی پرکردن سطلها را آغاز کنیم نیز باید کم کردن از سطلها را پایان دهیم.
در چند روز آینده بکوشید هنگام کاستن از سطل دیگران فوراً مُچ خود را بگیرید و آن را متوقف کنید. بیشتر کنش و واکنشهای خود را موردتوجه قرار دهید. آیا کسی را مورد تمسخر قرار دادهاید؟ به ضعف کسی اشاره کردهاید؟ اشتباه کسی را با سروصدا بازگو کردهاید؟ سخنی منفی را بر زبان آوردهاید؟ اگر اینطور است، تلاش کنید دفعه دیگر بهموقع دکمه «ایست» را در سرتان فشار داده و جلوی خود را بگیرید.
وقتی توانستید کاستن از سطل دیگران را با موفقیت کاهش دهید، تغییرات مشابه را میان اطرافیانتان تشویق کنید. آیا در محیط کار یا مدرسه کسانی را میشناسید که همیشه دیگران را مورد انتقاد و تمسخر قرار میدهند؟ آیا هیچگاه متوجه شدهاید که آنها با همکاری یکدیگر به کاستن از سطلهای دیگران بپردازند؟ بار دیگر که متوجه چنین چیزی شدید، در مورد آن کاری انجام دهید. دیگران را مُجاب کنید که منفیبافی بیدلیل فقط اوضاع را بدتر میکند.
واقعیت این است که بعضی از آدمها اصرار به اذیت کردن دیگران دارند و بهرغم همه تلاشهای شما بهسادگی تغییر نمیکنند. آنها ملاقههای دستهبلند برداشتهاند و میخواهند آن را بهکارگیرند. از چنین آدمهایی که قابل تغییر نیستند به خاطر سلامتی و روحیه خود تا آنجا که ممکن است دوری کنید.
هنگامیکه آگاهانه شروع کردید تا از سطل دیگران نکاهید، با نمره دادن به کنش و واکنشهای خود پیشرفتتان را محاسبه کنید. به برخورد خود با دیگران فکر کنید، ببینید بیشتر مثبت یا منفی بوده است. در ذهن خود به هرکدام یک نمره «+» یا «-» بدهید. اگر لازم است آنها را یادداشت کنید.
حالا، همچنان که چیزهایی را مورد ملاحظه قرار میدهید که موجب پُرشدن سطل دوستان، خانواده، همکاران شما و دیگران میشود، از نسبت پنج به یک استفاده کرده و بپرسید: «چه چیزی مرا به نسبت پنج برخورد مثبت در برابر یک برخورد منفی میرساند؟»
نسبت پنج به یک بیان میکند که به ازای هر یک برخورد منفی از جانب شما ضروری است که پنج کنش و واکنش مثبت بروز کند.
هر برخوردی به ما این فرصت را میدهد که بر آنچه درست است نوری بتابانیم و سطلی را پُر کنیم. به عبارت دقیقتر، بر آنچه درست است تمرکز کنیم.
بهعنوانمثال، شما در رابطه خود با دیگران میتوانید در طرف مقابل بر چیزهایی توجه نشان دهید که موجب ناراحتی شما میشوند. در اینصورت خواهید دید که رابطه شما خراب خواهد شد و از همدیگر فاصله خواهید گرفت. اما اگر سعی کنید به کارهای خوب او توجه کنید، به حُسنهای او و آنچه در او دوست دارید، روابطتان بهتر و بهتر خواهد شد. و البته شما با توجه به چیزهای مثبت بهجای انگشت گذاشتن بر منفیها، احساس شادی بیشتری خواهید کرد و همین امر به نوبه خود سبب میشود که در روابطتان با دیگران بیش از پیش مثبت باشید.
هرگز تأثیر بلندمدت پرکردن سطل دیگران را دستکم نگیرید. همانطور که دکتر باربرا فردریکسون میگوید: «احساسات مثبت زنجیرهای از جریانهای میانفردی به وجود میآورد، نتایج دور از دسترسی که ممکن است در افراد ببینید یا نبینید. ولی آنجا هستند و اتفاق میافتند.»
هرگاه شما سطلی را پُر میکنید، چیزی را به حرکت وامیدارید. توجه کنید: اگر شما هرروز دو سطل را پر کنید و هر یک از صاحبان آن دو سطل، سطل دو نفر دیگر را پر کنند، در پایان ده روز بیش از یک هزار سطل پر شده است. اگر هر یک از آن افراد بهجای دو سطل، پنج سطل را پر کنند، در مدت فقط ده روز بیش از نوزده میلیون سطل پر میشود.
دانلود رایگان سمینار مهارت شادمانی - آنتونی رابینز
پس این زنجیره را ادامه دهید: وقتی کسی سطل شما را پر میکند، آن را بپذیرید، هرگز به آن بیتوجهی نکنید و از ارزش کاری که میکند نکاهید. در مقابل با گفتن «سپاسگزارم» سطلهای آنها را پر کنید و بگذارید آنها بدانند که از تعریف یا تحسین آنها قدردانی میکنید. بهنوبه خود، شما میتوانید انرژی تجدید شده خود را بیشتر با دیگران قسمت کنید.
روی نکات مثبت دیگران تمرکز کرده و آنها را مورد تحسین قرار دهید.
روابط دوستانه خوب انسان را بهسوی افزایش قابلتوجهی در رضایت از زندگی هدایت میکند. اِد داینر روانشناس برجسته میگوید: «افراد بسیار شاد از روابط اجتماعی بالایی برخوردارند.» بهعبارتدیگر، داینر و محققان همکار او دریافتهاند که انسانهای تنها از لحاظ روانی در رنجند.
به برخی از روابط دوستانه خود توجه کنید. آنها احتمالاً بر اثر یک سری کنش و واکنشهای مثبت شکل گرفتهاند. احتمال اینکه شما با کسی روابط دوستانه خوبی برقرار کنید که بیشتر کنش و واکنشهای اولیه شما منفی بوده بسیار کم است. در خلال اولین واکنشها در یک آشنایی جدید، این را به خاطر داشته باشید.
با یاد گرفتن اسم افرادی که بهطور مرتب آنها را میبینید شروع کنید –و در مورد هر یک اطمینان یابید او را به اسمی صدا کنید که او دوست دارد. امر سادهای به نظر میرسد، ولی میتواند تأثیر مهمی ایجاد کند. تا زمانی که اسم کسی را بهدرستی ندانید برقراری ارتباط کار مشکلی است. بعد از آن، آشنایی بهسادگی میتواند به دوستی تبدیل شود.
درهرصورت چه بخواهید دوستهای زیادی داشته باشید یا فقط تعداد محدودی دوست صمیمی، بهترین راه پرکردن سطل افراد در برخوردهای اولیه است. این راهی مؤثر برای شروع دوستیهای جدید و تقویت روابط و دوستیهای موجود شماست. درواقع دوستیهای شما بدون پرکردن مرتب سطلها کمتر احتمال دوام دارند، شکوفایی آنها دیگر جای خود دارد.
هر یک از ما دارای یک ملاقه نامرئی هستیم. زمانی که این ملاقه را برای پُر کردن سطل دیگران به کار میبریم –با گفتن سخنان یا انجام دادن کارهایی که احساسات مثبت آنها را بالا میبرد –سطل خود را نیز پر میکنیم. اما زمانی که این ملاقه را برای کم کردن از سطل دیگران مورد استفاده قرار میدهیم –با گفتن سخنان یا انجام دادن کارهایی که احساسات مثبت آنها را کاهش میدهد –از سطل خود نیز میکاهیم.
این مفهوم را به خاطر بسپارید و آن را در مورد مهمترین افراد زندگیتان به کار ببندید. به آنها بگویید چقدر برای شما مهم هستند و چرا. شاید فکر کنید خودشان میدانند. حتی اگر بدانند، بازهم دوست دارند بشنوند. درباره آنچه آنها را تقویت میکند بیشتر یاد بگیرید. سعی کنید تا یک رابطه را قابلاعتمادتر، پردوامتر و مثبتتر بسازید.
با نگرش مثبت و غیرشرطی به دوستان خود توجه کنید. آنها را در تلاشهایشان حمایت کنید. مشوق آنها باشید یا دستکم کسی باشید که میتوان همیشه از او کلامی محبتآمیز شنید. اما این کار را فقط به دوستان و اقوام خود محدود نکنید. در محیط کار، هرگاه کسی کار مهمی انجام میدهد، به آن توجه کنید. درباره هرکسی که با او کار میکنید یا برخورد دارید چیز جدیدی یاد بگیرید. با آشنایان –حتی با غریبهها برخوردهای مثبت بیافرینید. بهتدریج متوجه میشوید که افراد بیشتری مایلاند در کنار شما باشند.
بر اساس یک نظرخواهی جدید، اکثریت وسیعی از آدمها هدایای غیرمنتظره را ترجیح میدهند. هدایای قابل پیشبینی سطلهای ما را پُر میکنند، ولی دریافت هدایای غیرمنتظره به دلیل ایجاد شگفتی، سطلهای ما را کمی بیشتر پر میکنند. و البته لازم نیست هدایا حتماً بزرگ باشند تا موردتوجه قرار گیرند.
فروشگاهی که اشیای لوکس میفروخت آزمایشی را به تجربه گذاشت. در این آزمایش مشتریانی که فقط گاهگاهی به آنجا میآمدند با هدیه کوچکی غافلگیر میشدند. اگرچه این هدیه فقط یک یادبود و تشکر از طرف فروشگاه بود، ولی از طرف مشتریان و همچنین فروشندگانی که این کار را انجام میدادند موردتوجه قرار گرفت. این برنامه موجب رونق بیشتر این فروشگاه شد و مشتریان تصادفی را به مشتریان دائمی تبدیل کرد.
یک هدیه غیرمنتظره لازم نیست حتماً از ارزش مادی برخوردار باشد. ابراز نشانهای از اعتماد یا احساس مسئولیت میتواند هدیه ارزشمندی محسوب شود. سهیمشدن چیزی با شخصی یا سپردن رازی به یک دوست میتواند سطل او را پر کند.
در برخوردهای خود دنبال فرصتهایی برای دادن هدایای کوچک بگردید –مثلاً یک چیز زینتی ارزانقیمت، در آغوش کشیدنی با محبت، یا پیشنهاد خوردن یک فنجان قهوه. حتی یک لبخند میتواند هدیهای غیرمنتظره و دوستداشتنی به حساب آید. همچنین توجه کنید که چگونه میتوانید بهطور غیرمنتظره چیزی را با کسی شریک شوید. چه کتابها، مقالات یا داستانهایی را میتوانید برای کسی بفرستید که تأثیری مثبت برای او داشته باشد؟ شما میتوانید از مطالب وبسایت ما هم برای این منظور استفاده کنید.
مقاله میراسموس، زندانی بدون دیوار و محافظ را از دست ندهید
در مورد پرکردن سطل، ما این سخن را که «نسبت به دیگران همان کاری انجام دهید که مایلید آنها نسبت به شما انجام دهند» توصیه نمیکنیم. بلکه به جای آن پیشنهادی کمی متفاوت برای شما داریم: «نسبت به دیگران آنچنان رفتار کنید که از شما میخواهند نسبت به آنها رفتار کنید.» به عبارت دقیقتر، در پرکردن سطل به شکلی قوی و پُرمعنا، فردی ساختن رمز کار است.
یادتان باشد، چیزهایی که شما را منحصر به فرد میسازند همچنین تعیین میکنند که چه چیزی واقعاً سطل شما را پر میسازد –و برعکس. کمتر احتمال دارد چیزهایی یکسان، دقیقاً معنایی مشابه برای چند نفر داشته باشند. بعضی از ما، جوایز یا هدایای مادی را ترجیح میدهیم درحالیکه برای گروهی دیگر کلمات تحسینآمیز، انگیزه مناسبی برای تلاش آنهاست. و درحالیکه افرادی مایلاند در برابر جمعیت مورد تحسین قرار گیرند، بعضی دیگر شنیدن کلمات محبتآمیز آرام و دونفره را از کسی که دوست دارند یا تحسین میکنند یا محترم میشمارند ترجیح میدهند.
جنبه دیگر فردی ساختن این است: آنچه ما در دیگران مورد تحسین قرار میدهیم به آنها کمک میکند تا هویت و موفقیت آیندهشان را شکل دهند. و به این دلیل است که پرکردن سطل باید ویژه هر فرد باشد. اگر میخواهید مردم بفهمند برای آنها ارزش مینهید و برای شما مهم هستند، تحسین و تشویقی که انجام میدهید باید مخصوص آن شخص و برای او بامعنا باشد. پرکردن سطل به شکل فردی و اختصاصی نهتنها در بالا بردن بهرهوری در محیط کار مؤثرتر است که باعث ایجاد روابط دوستانه پایدار میشود و زندگی آدمها را برای همیشه تغییر میدهد.
نمیدانید چگونه شروع کنید؟ فقط پرسیدن چند سؤال کافی است. ما چند نمونه از این سؤالات را برای شما آوردهایم. سعی کنید آنها را از دوستان، همکاران و افراد موردنظرتان بپرسید و بعد بر اساس آنها عمل کنید. علاوه بر فردی بودن، قدردانی شما باارزشتر خواهد بود اگر مخصوص دریافتکننده باشد. ارائه این قدردانی به شکل نوشته از ارزش خاصی برخوردار است زیرا ماندگار است و دریافتکننده میتواند بارها و بارها آن را مرور کند.
۱. با چه اسمی دوست دارید نامیده شوید؟
۲. سرگرمیها و علایق شما که دوست دارید درباره آنها زیاد صحبت کنید کدامند؟
۳. چه چیزی احساسات مثبت شما را افزایش میدهد یا بیش از هر چیز «سطل شما را پر میکند؟»
۴. از طرف چه کسی مایل هستید بیش از همه مورد تحسین و قدرشناسی قرار گیرید؟
۵. چه نوع تحسین یا تشویقی را بیشتر دوست دارید؟ آن را به چه شکلی ترجیح میدهید؟ عمومی، خصوصی، نوشتاری، گفتاری یا گونهای دیگر؟
۶. چه شکل از تحسین شما را بیش از همه تحت تأثیر قرار میدهد؟ کارتهای دریافت هدیه، عنوان قهرمانی یک مسابقه، یک یادداشت یا ایمیل تحسینآمیز، یا چیزی دیگر؟
۷. بزرگترین تشویقی که تاکنون دریافت کردهاید چیست؟
استفاده از قطرهها یکی از راههایی است که میتوانید قدرشناسی خود را به شکل کوتاه، شخصی و نوشته ارائه دهید. اگر بخواهید میتوانید از این راه استفاده کنید یا هر راه دیگری که خودتان فکر میکنید برای شما و دریافتکننده بهترین است. در اینجا نمونهای از یک «قطره» را برای شما آوردهام:
و حالا کار ما در اینجا شروع میشود: تصمیم بگیرید هر ماه با نوشتن دستکم پنج قطره یا به سایر اشکال از کسی قدردانی کنید. اگر نوشتن با دست را دوست ندارید، میتوانید تایپ کنید یا از طریق ایمیل آنها را بفرستید.
منبع: کتاب سطل شما چقدر پُر است - نویسنده: تام راث، مترجم: منیژه جلالی