ضمن عرض سلام و احترام
بسیار سپاسگذاریم که به خانواده بزرگ ما پیوستید
برای اطلاع رسانی بهتر شما همراهان گرامی بوسیله ایمیل شما را مطلع خواهیم کرد
رمز پیشی گرفتن این است که شروع کنید
1230 بازدید یکشنبه 3 فروردین 1399
مدت زمان لازم برای مطالعه این مقاله: ۱۱ دقیقه
در بالای کوهی بزرگ و باشکوه عقابی زندگی میکرد که چهار تخم جوجه عقاب در آن بود. روزی لرزش زمین باعث شد یکی از آن تخمها به پایین کوه بیفتد و در مزرعهای در کنار تخم مرغ و خروسها قرار بگیرد. پس از چند هفته تخم جوجه عقاب شکست و جوجه عقابی از آن بیرون آمد. زندگی در کنار مرغها او را به این باور رسانده بود که زندگی همین است و او هم مانند بقیه، مرغ است. عقاب، مرغ و خروسهایی را که او را بزرگ کرده بودند دوست داشت، اما در قلبش میدانست که سرنوشتی باشکوهتر او را فرا میخواند. در یکی از روزها که مشغول بازی با دیگر مرغها بود ناگهان چند عقاب را دید که در آسمان در حال اوج گرفتن هستند. آهی کشید و با خود گفت: «ای کاش من هم میتوانستم در اوج آسمان پرواز کنم.» در همان لحظه مرغی که صدای او را شنیده بود گفت: «چه خواسته مسخرهای، تو فقط یک مرغ هستی، مرغها که نمیتوانند پرواز کنند.»
اما عقاب به حرف آن مرغ اعتنایی نکرد و همچنان به آسمان خیره ماند. روزها گذشت و هر وقت که فکر پرواز به سرش میزد با خود میگفت: «این کار شدنی نیست و بهتر است فراموشش کنم.» سالها گذشت و عقاب رؤیای پرواز کردن را فراموش کرده بود و به زندگی مُرغی خود ادامه میداد. او زندگی مرغی طولانی داشت و در نهایت هم مانند یک مرغ از دنیا رفت!
واقعیت این است که اگر شما هم به نصیحتها و حرفهای مرغهای اطرافتان گوش دهید، همانند آنها زندگی خواهید کرد و همانند آنها خواهید مُرد! شک ندارم که درون شما عقابی باشکوه نهفته است. زمان آن فرا رسیده که رؤیاها و اهداف جاهطلبانه خود را جدی بگیرید و از زندگی مرغی خلاص شوید. نوبت پریدن شما فرا رسیده است. درنگ نکنید، عزم خود را جزم کنید و به رؤیاها و اهداف زیبایتان جامهی عمل بپوشانید.
واقعیت این است که تا وقتی شروع نکنید و شکست نخورید و برنامهریزی و تعهد به آن را یاد نگیرید، در هدفگذاری پیشرفتی نخواهید کرد؛ به همین دلیل، پیش از هر اقدامی، به هفت پرسشی که در ادامه آمده است، پاسخ دهید:
۱. سال گذشته خود را بررسی کنید و ببینید به کدام کارتان افتخار میکنید و از کدام کارتان به شدت پشیمان هستید؟
۲. در سالی که گذشت، چه عادات مثبتی در شما ایجاد شد و کدام عادات منفی وجود دارند که میخواهید آنها را کنار بگذارید؟
۳. برای چه کارهایی و چگونه باید زمان بیشتری اختصاص دهید؟
۴. خودتان را در انتهای سال آینده ترسیم کنید و دقیقاً بگویید که تبدیل به چه فردی خواهید شد؟ نکته: قرار نیست زیاد تغییر کنید، چون فقط ۳۶۵ روز بعد است! اما قطعاً تغییراتی خواهید کرد و رشدهایی خواهید داشت؛ آنها را بنویسید.
۵. برای تبدیل شدن به فرد مطلوب، چه چیزهایی را باید یاد بگیرید و چه مهارتی را لازم است بیاموزید؟
۶. تغییرات مهمی که میخواهید در شرایط زندگی و کار خود در سال آینده ایجاد کنید، کدام است؟
۷. اگر امسال آخرین سال زندگی شما باشد، چه کارهایی هست که باید انجامشان دهید؟
مقاله جادهای به سوی زندگی را از دست ندهید
با بررسی و پاسخ به پرسشها، حدوداً دستتان آمده است که باید چه اهدافی را برای سال آیندهتان بنویسید. در ادامه هشت قانون ارائه خواهد شد که اجازه میدهد به اهداف اصلی و مهم زندگی خود برسید:
مثلاً اگر یک هدف شما این است که ده کتاب بخوانید هدف دیگر این است که بازاریابی را یاد بگیرید، این دو هدف میتوانند در هم ادغام شده و به مطالعه ده کتاب با موضوع بازاریابی تبدیل شوند.
یکسال زمان آنچنان زیادی نیست که شما بتوانید به شغل ایدهآل و خانه و اتومبیل رؤیایی خود دست یابید. در هنگام تعیین اهداف یکساله، باید کمی با دقت بیشتری اهداف را تعیین کنید. اهدافی را تعیین کنید که بتوانید در یک بازه یکساله، آنها را محقق کنید. اگر در حال حاضر هیچ درآمدی ندارید، هرگز درآمد ماهیانه ۱۰۰ میلیون تومان را برای یکسال آیندهتان تعیین نکنید. بلی، درآمد ماهیانه ۱۰۰ میلیون تومان غیرممکن نیست، اما نه برای شخصی که در حال حاضر درآمدش صفر است. درآمد ماهیانه ۱۰۰ میلیون تومان باید برای این شخص هدفی بلندمدت باشد و برای هدف مالی یکسال آیندهاش درآمدی بین ۱ تا ۳ میلیون را تعیین کند.
مثلاً تمام کردن یک کتاب برای شما اصلاً جذاب نیست، اما مجبورید این کار را بکنید. شما میتوانید دوست خوبی پیدا کنید و برای مطالعه کتاب، در یک فضای دوستانه و دونفره در کنار هم پیش بروید؛ درنتیجه این کار برای شما جذاب میشود، زیرا لذت حضور در کنار یک دوست، سختی انجام هدف را کم میکند.
اگر هدفتان این باشد که همسر مهربانتری باشید، هیچ معیاری برای سنجش ندارد؛ بنابراین هدف نیست و باید حذف شود. درواقع این موضوع جزو ارزشهای شما است، نه اهداف شما. هدف قابل اندازهگیری، برای همه مشخص است. اینکه شما تصمیم میگیرید درآمدتان را بیست درصد افزایش دهید، اندازهپذیر و قابل سنجش بوده و برای شما هم امکانپذیر است.
اینکه میخواهید فرزندتان را به کلاس موسیقی بفرستید، جزء اهداف شما نیست، چون ممکن است او یا همسر شما با این موضوع مخالف باشند. یا موضوع ارتقا شغلی هدف نیست، چون ممکن است مدیرتان تصمیم بگیرد فرد دیگری را انتخاب کند. شما باید لیاقت و شایستگی این موضوع را پیدا کنید که ارتقا شغلی بگیرید؛ پس اینکه چگونه میتوانید شایسته ارتقا شغلی باشید و هدفگذاری برای توانمندسازی خودتان، البته با درنظر گرفتن قانون قبل، میتواند یک هدف باشد.
با خودتان روراست باشید و اگر بیش از سه هدف دارید، آنها را اولویتبندی کنید. لازم نیست بقیه هدفها را حذف کنید، بلکه فقط لازم است مهمترین اهداف را در ابتدای فهرست قرار دهید.
هر روز یک قدم به سمت هدف بردارید. درست است که برنامه شما یکساله است، اما باید برای آن، برنامه زمانبندی درست کنید. مثلاً یکی از اهدافتان این است که ۲۵ کتاب را تا پایان سال بخوانید؛ این یعنی هر ماه حداقل دو کتاب، هر دو هفته یک کتاب و هر هفته نصف یک کتاب! اینگونه میتوانید برای هر روزتان قدمهایی را بردارید و عادتهایی را ایجاد کنید تا در رسیدن به هدف به شما کمک کنند.
در ادامه مثال قبل، اگر بعد از سه ماه، کمتر از سه کتاب خوانده بودید، معلوم میشود که یا این هدف مناسب شرایط شما نبوده است و یا باید در ماههای آتی، جدیتر کتاب بخوانید تا عقبماندگی از برنامه را جبران کنید. پس اگر در ششماهه اول سال، عملکردتان را بسنجید، براساس آن میتوانید اهدافتان را تغییر دهید.
مقاله شروع کنید به نوشتن را از دست ندهید
هرکسی که میخواهد کیفیت دنیای درون و همچنین کیفیت دنیای بیرون خودش را بهبود بخشد، باید تکه کاغذی بردارد و اهداف زندگی خودش را روی آن بنویسد. به محض اینکه نوشتن این اهداف تمام شد، نیروهای طبیعی عالم هستی دست به کار میشوند تا این رؤیاها و اهداف شما را تحقق ببخشند.
هر کدام از ما در یک روز عادی به طور متوسط ۶۰۰۰۰ فکر در ذهنمان داریم. با نوشتن اهداف و خواستههایتان بر روی یک ورق کاغذ، شما یک پرچم قرمز را به سمت ذهن ناخودآگاهتان ارسال میکنید که این افکار بسیار مهمتر از باقی ۵۹۹۹ فکر دیگر هستند. سپس ذهن شما شروع به یافتن تمام موقعیتهایی میکند تا شما را به اهدافتان برساند. این یک روند کاملاً علمی است.
نوشتن اهداف قدرت رسیدن به آن را زیاد میکند و تا زمانی که آن را ننویسید چیزی به جز آرزو و رؤیا نخواهد بود و همین مورد کوچک تفاوت بین افراد موفق و ناموفق را بیان میکند. افراد موفق با نوشتن اهدافشان ذهن ناخودآگاهشان را طوری برنامهریزی میکنند که بیشتر روی اهداف تمرکز داشته باشد و هر چه این تمرکز بیشتر باشد به طبع قدرت رسیدن به آنها را بیشتر میکند. بنابراین توصیه میکنیم که حتماً اهدافتان را مکتوب کنید تا بتوانید سریعتر به وضوح و شفافیت که لازمه دستیابی به موفقیت است دست یابید.
همانطور که جیم ران میگوید: «نکته عمیق در هدفگذاری این است که تصمیم بگیرید چه میخواهید و آن را بنویسید.»
شاید مهمترین واژه مربوط به موفقیت در هر حوزهای شفافیت باشد. افراد موفق درک شفافی از اینکه چه کسی هستند و در هر حوزه از زندگی خود چه میخواهند، دارند. افراد موفق علاوه بر داشتن اهداف مکتوب، برنامههای عملی مکتوبی هم دارند که هر روز از آنها پیروی میکنند. وقتی هدف بزرگتری برای خود و کسبوکارتان تعیین میکنید، باید از خودتان این چهار سؤال را بپرسید:
۱. مشکلات و موانعی که میان شما و دستیابی به اهداف وجود دارد، کدامند؟
چرا پیش از این به هدفتان نرسیدهاید؟ چه چیزی شما را عقب نگه داشته است؟ چه چیزی سد راهتان شده است؟ باید چه مشکلی را حل کنید و بر چه سختیهایی غلبه کنید تا درنهایت به هدفتان برسید؟
از میان همه مشکلاتی که باید حل کنید، کدام ۲۰ درصد از مشکلات باعث ایجاد ۸۰ درصد موانع میان شما و هدفتان هستند؟
۲. چه دانش، مهارت و اطلاعات بیشتری برای دستیابی به هدفتان لازم است؟
این ضربالمثل را به یاد داشته باشید که «چیزی که شما را به جایگاه امروزتان رسانده است، برای پیشرفت بیشترتان کافی نیست.»
از کجا میتوانید این دانش و مهارت بیشتر مورد نیاز برای دستیابی به هدف را کسب کنید؟ آیا میتوانید این دانش و اطلاعات را بخرید یا اجاره کنید؟ آیا باید مهارتهای جدیدی را در خود پرورش دهید تا بتوانید از همه توانتان در کار استفاده کنید؟ چه اطلاعاتی برای اتخاذ تصمیمات صحیح در فرایند دستیابی به هدف حیاتی است؟ جاش بیلینگز مینویسد: «دانستههای بشر آسیبی به او نمیرساند، بلکه دانش اشتباه به او صدمه میزند.»
۳. افراد، گروهها و سازمانهایی که در راستای دستیابی به هدف به کمک و همکاریشان احتیاج دارید، کدامند؟
گاهی یک فرد میتواند ایده ها و دیدگاههایی به شما بدهد یا دری را به رویتان باز کند و کمک کند تا بیش از آنچه تصور میکردید، به موفقیت برسید.
۴. از میان همه کسانی که میتوانند در دستیابی به هدف به شما کمک کنند، مهمترین فرد چه کسی است؟
در ازای همکاری و کمک این فرد برای دستیابی سریعتر به اهداف مهمتان، به او چه چیزی میتوانید ارائه کنید؟ مهمترین پروژهها در کسبوکار و در دنیای اطراف ما با افرادی کامل میشود که قبل از شروع کار برنامههای عملی دقیقی تهیه میکنند. برنامههای مکتوبی برای خود و کسبوکارتان بنویسید و سپس با دقت از آنها پیروی کنید تا به موفقیت برسید.
یادداشت کردن اهداف مسلماً قدم اول است که اغلب مردم حتی همین قدم را هم برنمیدارند، شاید نمیدانند که وقتی هدفها روی کاغذ نوشته شوند، واقعیتر به نظر میرسند. اما مهمترین کاری که شما میتوانید برای رسیدن به خواستههایتان بکنید، این است که به محض تعیین هدف، بلافاصله حرکتی برای رسیدن به آن انجام دهید. هدفتان هر چه که باشد، میتوانید با برداشتن یک گام در هر بُرهه از زمان، به آن دست یابید. این یکی از بزرگترین اصول موفقیت است. «پیمودن فرسنگها، طولانی به نظر میرسد اما برداشتن گامهای کوچک آسان است.»
روز اول حتی یک قدم کوچک؛ مثلاً زدن یک تلفن، دادن یک قول و یا کشیدن یک طرح مقدماتی، شما را جلو میراند، پس از آن برای ده روز آینده برنامهریزی کنید و کارهای کوچکی را که هر روز باید انجام دهید، به روی کاغذ بیاورید. به شما اطمینان میدهم کارهای کوچکی که در طی این ده روز در مسیر رسیدن به هدفهای خود انجام میدهید، زنجیرهای از عادات در شما به وجود میآورد که موفقیتهای درازمدت شما را تضمین میکند.
دانلود رایگان سمینار مهارت شادمانی - آنتونی رابینز
برونی ویر، پرستار یکی از بیمارستانهای استرالیا که مخصوص نگهداری از بیماران در شُرفِ مرگ بوده است، براساس گفتههای بیماران، در آخرین لحظات عمر، عمدهترین تأسفهای آنان را جمعآوری و دستهبندی کرده است:
۱. کاش جرأت داشتم تا در زندگی با خودم روراست باشم و آنطور که دوست داشتم زندگی کنم، نه آنطور که دیگران از من توقع داشتند.
۲. کاش اینقدر کار نمیکردم.
۳. کاش جرأت داشتم تا احساساتم را به دیگران بگویم.
۴. کاش با دوستانم وقت بیشتری سپری میکردم.
۵. کاش به خودم خیلی سخت نمیگرفتم و زندگی شادتری داشتم.
حال که سالم و قدرتمند هستیم طوری زندگی کنیم که در روزهای پایانی زندگی افسوس نخوریم. نظر شما در این مورد چیست؟ لطفاً نظرتان را با ما و دوستانتان به اشتراک بگذارید.
محصول «طراحی سرنوشت» حاوی پنج گام مهمی است که هرکسی باید بردارد تا بتواند زندگی مورد نظرش را خلق کرده و به اهدافش جامهی عمل بپوشاند.
روی تصویر زیر کلیک کنید و اطلاعات کامل این محصول را بخوانید:
نویسنده: رجب حرفه دوست
منابع:
مجله موفقیت - شماره ۴۰۲
کتاب الکترونیکی شاه کلید - رجب حرفه دوست
کتاب قدرت برنامهریزی - اثر برایان تریسی، مترجم: یلدا بلارک
کتاب افزایش عملکرد - اثر ژان بقوسیان