ضمن عرض سلام و احترام
بسیار سپاسگذاریم که به خانواده بزرگ ما پیوستید
برای اطلاع رسانی بهتر شما همراهان گرامی بوسیله ایمیل شما را مطلع خواهیم کرد
ارزش تو را خداوند تعیین میکند؛ نه دیگران! و خداوند تو را ارزشمند آفریده است
506 بازدید پنج شنبه 8 خرداد 1399
مدت زمان لازم برای مطالعه این مقاله: ۸ دقیقه
ترس از شکست یکی از موانع بزرگ موفقیت در زندگی افراد است. به یاد داشته باشید که شکست شما را قویتر و قاطعتر و مقاومتر میکند. این ترس از شکست یا پیشبینی شکست است که میتواند افکار و فعالیتهای شما را مختل کرده و از کار بیاندازد و شما را از امتحان کردن چیزهایی که برای موفق شدن به انجام آنها نیاز دارید منع میکند.
یک بار یک خبرنگار جوان از توماس واتسون (Thomas J. Watson)، بنیانگذار شرکت آی.بی.ام پرسید: «چگونه میتوان سریعتر موفق شد؟» واتسون با این کلمات شگفتانگیز جواب داد: «اگر میخواهید که سریعتر موفق شوید، باید میزان شکست خود را دو برابر کنید. موفقیت در طرف دیگر شکست وجود دارد.»
در تحقیقی که در مورد میمونها به عمل آمده است، محققان در قفس یک میمون مکعبهایی به رنگ قرمز، سبز و زرد قرار داده بودند. مکعب قرمز به جریان الکتریسیته متصل بود و میمون با دست زدن به مکعبهای قرمز دچار شوک الکتریکی میشد، اما با بازکردن مکعبهای دیگر در آن غذا پیدا میکرد.
مسلما میتوانید حدس بزنید که چه اتفاقی افتاد: میمون خیلی زود یاد گرفت که باید به هر قیمتی که شده از دست زدن به مکعبهای قرمز خودداری کند. در آزمایش بعدی، علاوه بر رنگ قرمز، به رنگ زرد هم جریان الکتریسیته متصل شد و میمون که قبلا با خیال راحت به رنگ زرد دست میزد، دوباره دچار شوک الکتریکی شد. میمون سردرگم شده بود و به گونهای رفتار میکرد که گویی به افسردگی مزمن دچار شده است.
مهم نیست که برای انجام یک کار چقدر سعی کردهاید و تا چه اندازه سختی کشیدهاید، هرجا که پیروزی ناراحتکننده به نظر برسد، زمانی که احساس کنید با موفقیت ناراحتی بیشتری به دست میآورید، آن را رها خواهید کرد. میمون خیلی زود یاد گرفت که از دست زدن به مکعبهای قرمزی که از ابتدا به جریان الکتریسیته متصل بودند خودداری کند، اما وقتی که مکعب زرد هم به جریان الکتریسیته متصل شد، او از دست زدن به هر مکعبی از هر رنگ پرهیز میکرد.
برخی دقیقا همین کار را با خود می کنند. بعضی از مردم تنها با یک آزمایش، تجربهای را با ناراحتی در ذهن شان مربوط میسازند؛ مثلا به کسی علاقمند میشوند، وقتی کسی که به راستی دوستش دارند آنها را ترک میکند، دچار شوک، تعجب و ناراحتی میشوند و در مغزشان چنین ارتباطی برقرار میکنند: عشق؛ یعنی ناراحتی. مهم نیست در زندگی چه رخ میدهد، آنچه در ذهن شما ثبت می شود همانی است که خود انتخاب میکنید. شما مجبور نیستید تحت تأثیر تجربیات منفی گذشته باشید.
اگر یک بار به ناچار رابطهی شما با کسی قطع شد، مانند این است که یک بار به یکی از مکعبهای قرمز دست بکشید، اما یک شوک الکتریکی بدان معنی نیست که هر مکعبی موجب ناراحتی شما می شود. هر عشقی به ناراحتی ختم نمی شود. پس هماهنگی منفی را محدود کنید، در غیر اینصورت مغز شما از هر آزمایشی پرهیز میکند و شما باید بهای نرسیدن به اهداف نهایی خود را بپردازید.
در واقع شکست وجود ندارد. تنها در صورتی شکست خواهید خورد که به خودتان بگویید: «شکست خوردم.» به عبارتی دیگر، روش ارزیابی هر کسی از مسائل زندگی موجب می شود او یا احساس موفقیت کند یا شکست. هیچکس به غیر از شما نمیتواند تعیین کند لحظهی «شکست» شما چه زمانی است. همواره به یاد داشته باشید که خود شما هستید که در لحظهای خاص به کارتان برچسب «شکست» میزنید.
ذهن بسیاری از مردم طوری برنامهریزی شده است تا از چیزی که اصطلاحا «شکست» نامیده میشود بترسند. البته هر یک از ما ممکن است به نتایجی غیر از این نتایج دلخواه رسیده باشیم؛ مثلا برای کار بازرگانی خود نقشهای کشیده باشیم و درست درنیامده باشد.
چالش شکست ترس - چالشی که میتواند زندگی شما را نجات دهد
درک کنید که تمام کشفیات جهان در ابتدا از نظر مردم رد شده است. پس اگر شما هم ایدههای نو و افکار بِکری در سر دارید، نباید انتظار داشته باشید دیگران فورا آنها را بپذیرند و شما را تشویق کنند.
باید مطمئن باشید که حتی اگر عقاید شما درست نباشد، اشتباه بودن آنها باید با دلایل و مدارک به اثبات برسد، نه فقط به صرف اینکه دیگران قادر به پذیرفتن آن نیستند. در غیر اینصورت همواره باید فقط به آنچه دیگران میگویند عمل کنید. آیا میخواهید موفق شوید؟ پس به خاطر بسپارید. جواب رد شنیدن از دیگران به معنای نزدیک شدن به موفقیت است.
به خاطر داشته باشید که شکست وجود ندارد. اگر در راه رسیدن به چیزی، روشی که در پیش گرفتهاید مؤثر نبود، مسلما از آن چیزی خواهید آموخت که شما را در راه رسیدن به مقصد یاری میکند و هر چه بیشتر بیاموزید، مسلما موفقتر خواهید بود. همانطور که آنتونی رابینز میگوید: «افراد موفق کسانی هستند که اغلب شکست میخورند، اما از هر شکست برای خود پلهای برای صعود و رسیدن به قلهی موفقیت میسازند.
زندگی شما متعلق به شما است، شما در قبال آن مسئول هستید. تنها کسی که باید کنترل زندگی شما را در دست داشته باشد، خودتان هستید. پس برای در دست گرفتن آن فورا اقدام کنید.
با شجاعت جلو بروید. انسانهای فوق موفق و میلیونرهای خودساخته قُمار باز نیستند، اما همیشه میخواهند بر اساس ریسک و خطرهای حساب شدهای عمل کنند که به اهدافشان و به دست آوردن پاداشهای بیشتر برسند. در واقع، شاید طرز فکر شما دربارهی ریسکپذیری مهمترین نشانهی آمادگی شما برای موفقیت و ثروتمندشدن است.
هر زمان که با یک موقعیت پر از ریسک روبرو شدید، این سؤال را از خودتان بپرسید، اگر این کار را بکنم، بدترین حالت ممکنی که پیش میآید، چه خواهد بود؟ سپس، همانطور که جی. پل گتی (J. Paul Getty)، میلیاردر خودساخته گفته است: «باید کاری کنید که این اتفاق، هر چه که هست، رخ ندهد.»
مقاله بهبود کیفیت زندگی با معجون ترس و پاداش را از دست ندهید
واقعیت این است که همه از شکست میترسند. همه از ضرر و فقر میترسند. همه از اشتباه کردن و عقب افتادن میترسند. اما انسانهای فوقموفق و میلیونرهای خودساخته کسانی هستند که آگاهانه و عمدا با این ترس روبرو می شوند و در هر حال کارشان را انجام میدهند. رالف والدو امرسون نوشته است: «این عادت را در خودتان به وجود بیاورید که در طول زندگی کارهایی را که از آن میترسید انجام دهید. اگر این کار را انجام دهید مرگ ترس قطعی خواهد بود.»
زمانی که جسورانه عمل کنید، نیروهای غیبی به کمک شما خواهند آمد و هر کار با شهامتی، جرأت و ظرفیت جرأت شما را برای آینده افزایش خواهد داد. هر زمان که در مسیر عملی کردن هدفی، بدون هیچ تضمین موفقیت پیش میروید، ترس شما کاهش یافته و جرأت و اعتماد به نفستان افزایش مییابد. سرانجام به نقطهای میرسید که دیگر از هیچ چیز نمیترسید.
تمام افراد موفق توانایی غریبی دارند که در هر موقعیت به امکانات موجود و نتایجی که ممکن است از آن حاصل شود توجه کنند. آنها عقیده دارند که در بطن هر بدبختی و حادثهای ناخوشایند، دانهای است که روزی ثمر خواهد داد و منافع بسیاری به بار خواهد آورد. در حقیقت انسانهای موفق در هر شرایطی نتیجه و دستاورد را میبینند. آنها شکست را نمیبینند و اصلا به آن اعتقاد ندارند. و در صورتیکه نتیجهی به دست آمده مورد انتظار آنها نبود، از آن درس میگیرند. آنگاه این آموختهها را در راهی دیگر به کار میبندند، کارهای جدیدی انجام میدهند و به نتایج جدیدی دست مییابند.
کسانی که از شکست میهراسند، پیشاپیش اموری را که واقع نخواهد شد به خود تلقین میکنند. به این جهت قدم درستی که موفقیت آنها را تضمین کند برنمیدارند. مارک تواین در این باره میگوید: «هیچ منظرهای غمانگیزتر از دیدن یک جوان بدبین نیست.» حق با اوست. کسانی که به شکست اعتقاد دارند، زندگانی متوسطی را برای خود رقم میزنند.
اعتقاد به شکست، یکی از راههای مسموم کردن ذهن است. وقتی در درون خود احساسات منفی داریم به جسم، نحوهی تفکر و روحیاتمان لطمه وارد میشود. در حقیقت، بزرگترین عامل بازدارندهی بیشتر مردم ترس از شکست است.
چیزی به نام شکست وجود ندارد، آنچه هست نوعی نتیجه است. شما همیشه به نتیجه میرسید. اگر این نتیجهها دلخواه شما نیستند، نحوهی عمل خود را عوض کنید تا به نتایج تازهای برسید. کلمهی شکست را قلم بگیرید و زیر کلمهی نتیجه خط بکشید و سعی کنید از هر تجربهای چیزی بیاموزید.
وظیفهی شما این است که اهداف مشخصی را برای خودتان معین کرده، آنها را بنویسید و هر روز بر روی آنها کار کنید و مخصوصا اینکه، باید همیشه به خاطر داشته باشید که، در مواجهه با تمام مشکلات و سختیهایی که تجربه خواهید کرد، بدانید که «شکست یک انتخاب نیست!» این روشی است که، بیشتر از هر چیز دیگری، موفقیت بلندمدت شما را تضمین خواهد کرد.
موفقیت تیوی شماره ۳ - از پوسته خودتان خارج شوید
۱. یکی از اصلیترین ترسهای خودتان را مشخص کنید. برای مثال: شکست، انتقاد یا عدم تصدیق و رضایت و اراده کنید، به گونهای رفتار کنید که انگار هیچ ترسی وجود ندارد. تصور کنید که اگر در مسیر عملی کردن اهداف و رؤیاهایتان پیش بروید موفقیتتان تضمین شده خواهد بود. سپس، فقط آن کار را انجام دهید!
۲. برای هر لحظهای ۵ مورد از بزرگترین – به اصطلاح – شکستهای خود را در نظر آورید. از این تجربهها چه آموختهاید؟ به احتمال زیاد بعضی از ارزشمندترین درسهایی که یاد گرفتهاید، از خلال همین تجربیات ساده بوده است.
نویسنده: رجب حرفه دوست