ضمن عرض سلام و احترام
بسیار سپاسگذاریم که به خانواده بزرگ ما پیوستید
برای اطلاع رسانی بهتر شما همراهان گرامی بوسیله ایمیل شما را مطلع خواهیم کرد
رمز پیشی گرفتن این است که شروع کنید
1084 بازدید جمعه 10 مرداد 1399
مدت زمان لازم برای مطالعه این مقاله: ۱۰ دقیقه
آبراهام لینکلن میگوید: «بیشتر مردم به همان اندازه خوشبخت هستند که خود میخواهند.» بنابراین موفقیت برای هرکسی معنایی دارد. برای برخی، موفقیت شاید دستاورد مالی باشد، مثلا میلیونر شدن. برای برخی ممکن است تحسین باشد. برای ورزشکاران ممکن است جایزه، قهرمانی و مدال باشد. برای برخی موفق بودن شاید فقط داشتن یک حال خوب، سلامتی یا شادمانی باشد. هر معنایی که برای شما دارد، باید بدانید که میزان موفقیت ما در زندگی شخصی و حرفهای به سه عامل زیر بستگی دارد:
جیم ران میگوید: «کیفیت زندگی ما، از لحاظ درآمد، سلامتی، دیدگاه مثبت و ...، توسط پنج فرد نزدیک به ما تعیین میشود.» به عبارتی دیگر هر آدمی برآیندی از پنج نفری است که بیشترین وقت خود را با آنها میگذراند.
یعنی اگر میخواهید ببینید درآمدتان چقدر خواهد شد، با این فرض که بیکار هستید و میخواهید کاری شروع کنید، یا میخواهید ببینید در پنج سال آینده سلامتیتان در چه حدی خواهد بود، کافی است ببینید پنج نفر نزدیک به شما چه کسانی هستند. احتمالا دو نفر از اعضای خانوادهتان هستند، شاید یک یا دو نفر از همکارانتان باشند و به احتمال زیاد دوست نزدیکی دارید که با هم به تفریح میروید. در واقع این افراد کیفیت زندگی شما را تعیین میکنند.
در حقیقت بعید است که پنج نفر نزدیک به شما بر فرض به درآمد ۷۰۰ هزار تومان در ماه قانع باشند و شما سال بعد میلیونر شوید. هیچ وقت این اتفاق نخواهد افتاد، چون آنها (پنج نفر نزدیک به شما) سطح توقع شما را تعیین میکنند.
اگر یکی از پنج نفری که در دایره تأثیرگذاریمان داریم، از صبح تا شب در مورد گرانی و مشکلات موجود و دلار و سکه و...، اعتراض میکند، هیچ وقت فرد موفقی نخواهیم بود. واقعیت این است که اگر میخواهیم موفق شویم، یا باید کاری کنیم که آن فرد دیدگاهش را تغییر دهد و یا باید فکر دیگری بکنیم.
در جستجوی افرادی باشید که شما را باور دارند، تحسین میکنند و به شما کمک میکنند تا به سطح مورد نظرتان در زندگی دست پیدا کنید. شما باید بیوقفه به دنبال چنین افرادی باشید تا حلقهی تأثیرگذاریتان را بهبود بخشید. همیشه در جستجوی افرادی باشید که زندگیتان را ارزشمندتر میکنند و بهترینها را از وجود شما بیرون میکشند.
مقاله راز موفقیت سریع را از دست ندهید
دوستانی که در طول هفته زمان زیادی را با آنها در ارتباط هستید، گروه دوستان شما نامیده میشوند. طبق تحقیقات وسیعی که انجام گرفته است، ۹۵ درصد از موفقیت و شکستهای شما تحت تأثیر گروه دوستان شماست.
باید از خود دو سؤال اساسی را بپرسید:
۱. در طول هفته بیشتر وقت خود را با چه کسانی میگذرانید؟ (این افراد میتوانند خواهر، برادر، همسایه، دوست و یا حتی همسرتان باشند)
۲. در زندگیتان برای چه شخصیتهایی احترام زیادی قائل هستید و آنها را افراد موفقی میدانید؟
جواب این دو سؤال را با دقت بدهید و ببینید آیا بین کسانی که در طول هفته وقت خود را با آنها سپری میکنید و کسانی که برای آنها احترام زیادی قائل هستید، وجه اشتراکی وجود دارد؟! اگر جوابتان مثبت است که خیلی خوب است زیرا شما گروه دوستان مناسبی دارید. اما اگر جوابتان منفی است، آگاه باشید که زندگی شما درنهایت میانگین پنج نفری است که با آنها در ارتباط هستید. دلیلش هم ساده است، شما به صورت مداوم در معرض باورها و نگرش آن پنج نفر هستید.
مغز ما مانند یک اسفنج است و اطلاعات اطراف را جذب میکند. و اگر ما بخواهیم به موفقیتهای بزرگ برسیم باید یک محیط مناسب و افراد مناسب داشته باشیم.
محیط همان دست نامرئی است که رفتارهای انسان را شکل میدهد. ما فکر میکنیم که عاداتمان نتیجه انگیزهها، استعداد و تلاش است. مسلما این عوامل مؤثر هستند اما جالب است بدانید که در مدت زمان طولانی مشخصههای شخصیت شما در برابر محیطی که در آن هستید ناچیز هستند.
این مسأله بسیار مهم است که بدانیم محیط بر رفتار خوب و رفتار بد ما مؤثر است. در واقع کسانی که میتوانند رفتارهای خوب را در خود نهادینه کنند، معمولا کسانی هستند که محیطی درست میکنند که بروز آن رفتار برای آنان راحتتر باشد. اما کسانی که موفق نیستند، در جنگ با محیط خود میباشند. ممکن است در نگاه اول دلیل عدم موفقیت چنین افرادی، نداشتن انگیزه کافی به نظر برسد اما در حقیقت در محیط نامناسبی حضور دارند.
یادتان باشد که، زندگی یک بازی است و اگر میخواهید در طول زمان نتایج بهتری بگیرید، باید در محیطی بازی کنید که به نفع شماست. برندهها معمولا به خاطر این برنده میشوند که محیط به آنان کمک میکند. آنها میدانند که ایجاد محیط مناسب، بهرهوری، کارایی و حتی انگیزهشان را افزایش خواهد داد.
در انسان، ادراک از طریق سیستم عصبی حسی است. ما جهان را از طریق بینایی، صدا، بو، لمس و طعم درک میکنیم. با این حال، قدرتمندترین توانایی درک انسان، دیدن است. بدن انسان حدود یازده میلیون گیرنده حسی دارد. تقریبا ده میلیون از این گیرندهها مربوط به دیدن هستند. برخی از کارشناسان تخمین میزنند که نیمی از منابع مغز برای دیدن استفاده میشود.
با توجه به اینکه ما بیشتر از هر حس دیگری به دیدن وابسته هستیم، جای تعجبی ندارد که نشانههای بصری، بزرگترین کاتالیزورهای رفتارهای ما هستند. به همین دلیل، تغییر کوچکی در آنچه میبینید میتواند منجر به تغییر بزرگی در آنچه انجام میدهید، بشود.
درنتیجه، حالا شما میتوانید تصور کنید که زندگی و کار کردن در محیطهایی که پُر از نشانههای سازنده و خالی از نشانههای منفی است، تا چه اندازه اهمیت دارد. خوشبختانه خبر خوبی در این رابطه وجود دارد. شما مجبور نیستید قربانی محیط باشید، بلکه میتوانید معمار آن باشید.
تصور کنید یک شلنگ باغبانی در دستتان است که از وسط خم شده است. از درون شلنگ کمی آب میتواند جریان داشته باشد، اما نه خیلی زیاد. اگر میخواهید میزان آب خروجی از طریق شلنگ را افزایش دهید، شما دو گزینه دارید: اولین گزینه این است که شیر آب را بیشتر باز کنید تا آب بیشتری از طریق شلنگ خم شده جریان داشته باشد. گزینه دوم این است که شلنگ را صاف کنید تا آب خروجی جریان طبیعی داشته باشد.
درواقع بهینه کردن محیط اطرافتان برای انجام کارهایی که لازم است انجام شوند، مانند این است که شلنگ را صاف کنید تا آب خروجی جریان طبیعی داشته باشد. به این ترتیب، انجام کار مورد نظر شما راحتتر است و به انگیزه کمتری نیاز دارد.
اغلب ما سعی میکنیم کارهایی که لازم است انجام شوند را در محیطهایی با اصطکاک بسیار انجام دهیم. ما سعی میکنیم از خوردن شیرینی پرهیز کنیم در حالیکه یخچال و کمدهای خانهمان پُر است از شیرینی. ما سعی میکنیم در یک خانه شلوغ و نامرتب کتاب بنویسیم. ما سعی میکنیم تمرکز کنیم، آن هم هنگامی که در حال استفاده از تلفن همراهمان هستیم که پُر از حواسپرتی است. ما میتوانیم نقاط اصطکاکی را حذف کنیم که ما را عقب نگه داشتهاند.
مقاله هفت اصل برای موفقیت مادامالعمر را از دست ندهید
ایده اصلی این است که محیطی را ایجاد کنیم که در آن انجام دادن کارهای درست آسان باشد. راههای زیادی برای آماده کردن محیطتان وجود دارد، به طور مثال:
. میخواهید هر روز صبح ورزش کنید؟ از شب قبل لباسهای ورزشی، کفش و بطری آب را آماده کنید.
. میخواهید فردا صبح کتاب مورد علاقهتان را بخوانید؟ از شب قبل کتاب را پیدا کرده و بر روی میز کارتان قرار دهید تا به آسانی در دسترس باشد.
. میخواهید میوه و سبزیجات بیشتری را در طول هفته میل کنید؟ در آخر هفتهها مقدار زیادی میوه و سبزیجات را آماده و آنها را در ظروفی بستهبندی کنید تا بتوانید در طول هفته به گزینههای سالم راحتتر دسترسی داشته باشید.
شما همچنین میتوانید محیطتان را طوری تنظیم کنید تا انجام کارهای بیارزش و غیرمهم را دشوار کنید. برای مثال:
. اگر در هنگام کار کردن مدام تلفن همراه خود را چک میکنید و با این کار بهرهوریتان به شدت کاهش پیدا کرده است، میتوانید گوشی خود را در اتاق دیگری قرار دهید. با گذاشتن تلفن همراهتان در اتاق دیگر، برای چک کردن آن باید به اتاق دیگر بروید و همین موضوع باعث میشود انجام این عادت بد دشوار شود.
. اگر تصمیم گرفتهاید دیگر شیرینی نخورید اما یخچال و قفسههای خانهتان پُر است از انواع شیرینی، قطعا نخواهید توانست بر تصمیمتان پایبند باشید. راهحل این است که یخچال و قفسهها را خالی کرده و به عبارتی محیط خانهتان را پاکسازی کنید. در این صورت است که میتوانید کار درست، یعنی نخوردن شیرینی را به راحتی انجام دهید.
همیشه از خودتان بپرسید: «چگونه میتوانم محیطی را طراحی کنم که در آن، انجام کار درست آسان باشد و انجام کار نادرست دشوار؟» پاسخی که به این سؤال میدهید، به شما در بهینه کردن محیط اطرافتان کمک خواهد کرد.
چطور است بعضی از افراد ۲۰ یا ۴۰ سال است که با انگیزهی بالا کارشان را انجام میدهند، حال آنکه بعضیها بعد از سه ماه خسته شده و انگیزهشان را از دست میدهند؟ این سؤال در مورد زندگی شخصی افراد نیز صدق میکند. در واقع، افرادی هستند که در تمام مراحل زندگیشان همواره از سطح بالایی از انگیزه و انرژی برخوردارند اما افرادی هستند که سطح انگیزهی آنها طیِ روز متفاوت بوده و همواره با کوچکترین اتفاقی، آرامش خود را از دست داده و سطح انگیزهشان به پایینترین حدِ ممکن تنزل مییابد.
واقعیت این است که، میزان انگیزهی ما فقط به ورودی مغز ما بستگی دارد. و به طور اساسی بستگی به این دارد که مخصوصا در ابتدای روز، چه ورودیای به طرف مغزمان میفرستیم.
شما کافی است اولِ صبح که بیدار میشوید، روزنامهای بخوانید، به رادیو گوش دهید، و یا اخبار ببینید، با این شرایط، انگیزهتان به صفر خواهد رسید. چون در روزنامه و اخبار و رادیو، مطالب و خبرهای منفی ارائه میشوند.
به جای این کار، اگر در ابتدای روز و بعد از بیدار شدن (مخصوصا در ده دقیقهی اول بعد از بیدار شدن) مطالب انگیزشی باارزش بخوانید و یا بر فرض ویدیویی از تِد را تماشا کنید، انگیزهتان بسیار بیشتر خواهد شد. بنابراین میزان انگیزهی ما به نوع ورودی مغز ما بستگی دارد.
. شما میتوانید صبح بلافاصله بعد از بیدار شدن و شب درست قبل از خوابیدن ده صفحه (بیشتر یا کمتر) کتاب و کتابهای صوتی الهامبخش مطالعه کنید.
. اخبار منفی را – چه از طریق تلویزیون، یا رادیو، یا روزنامهها و مجلات، مخصوصا از طریق شبکههای اجتماعی و...، - دنبال نکنید.
. اتومبیل خود را به دانشگاهی متحرک تبدیل کنید. بدین ترتیب که در هنگام رانندگی به جای گوش دادن به اخبار و موسیقی و...، میتوانید به کتابهای صوتی و هر فایل ارزشمند دیگری گوش دهید.
همواره به یاد داشته باشید که ده دقیقه قبل از خوابیدن و ده دقیقه بعد از بیدار شدن، عمیقاً در ضمیر ناخودآگاه شما تأثیرگذار هستند. در این دو زمان تنها باید افکار الهامبخش و آرام داشته باشید و چنین افکاری را وارد ذهنتان کنید.
مغز انسان همانند یک رایانه است. هر چیزی را که در آن قرار دهید، همان را به دست میآورید؛ و این حقیقت مهمی است که شما خودتان تنها برنامهریز آن هستید. شما همچنین با تعیین کردن افکاری که باید داخل شوند، نتایج به دست آمده را هم مشخص میکنید. پس قبل از این که بخوابید، اخبار تماشا نکنید و البته تحت هیچ شرایطی به موارد منفی فکر نکنید. و همچنین، مراقب افکاری که در ابتدای روز به ذهنتان خطور میکند و کارهایی که انجام میدهید باشید.
نویسنده: رجب حرفه دوست
عالی بود. مرسی بخاطر این مقاله
خوشحالم از اینکه این مقاله براتون مفید بود :)