چرا صبحها نمیتوانم از خواب بیدار شوم؟
سرفصلهای مهم این مقاله
Toggleاحتمالا شما هم جزو افرادی هستید که چند بار این سؤال را از خودتان پرسیدهاید: «چرا نمیتوانم صبحها از خواب بیدار شوم؟» و دلیل قانعکنندهای برای آن پیدا نکردهاید.
واقعیت این است که بسیاری از افراد با این مسئله دستوپنجه نرم میکنند و نمیدانند چهکار کنند و چگونه این مشکل را برای همیشه برطرف کنند. در این مقاله قصد دارم با ذکر سه دلیل مهم به این سؤال پاسخ داده و البته برای هرکدام راهکارهایی بیان کنم. در این مقاله با ما همراه باشید.
چرا صبحها نمیتوانیم از خواب بیدار شویم؟ رازی که بعد از چند سال فاش شد!
من سالها پیش که در مقطع راهنمایی درس میخواندم دوستی داشتم که همیشه دیرتر از دیگران در مدرسه حاضر میشد؛ حتی وقتی وارد مقطع دبیرستان هم شدیم، بازهم این اتفاق میافتاد و دوستم دیرتر به مدرسه میآمد، حتی دیرتر از معلمها! یک روز تصمیم گرفتم پرده از این راز چند ساله بردارم؛ بنابرین علت را از خودش و خانوادهاش جویا شدم و فهمیدم که ایشان تا آخرین لحظه در مقابل بیدار شدن مقاومت میکرد؛ و وقتی چارهای جز بیدار شدن نمیدید، بیدار میشد و با عجله لباسهایش را میپوشید و به مدرسه میرفت.
آنموقع دلیل این کار دوست عزیزم را نمیدانستم اما بعدها که وارد حوزه توسعه فردی شدم و مطالعات زیادی در این زمینه انجام دادم، به عمق ماجرا پی بردم و در ادامه مقاله قصد دارم به این سؤال مهم پاسخ دهم: «چرا صبحها نمیتوانم از خواب بیدار شوم؟»
چرا مهم است که دلیل بیدار نشدنمان را بدانیم؟
فرض کنید کنترل تلویزیون را برمیدارید و دکمه power آن را فشار میدهید تا تلویزیون روشن شده و شما سریال مورد علاقهتان را تماشا کنید؛ اما در کمال تعجب تلویزیون روشن نمیشود! در این حالت احتمالا این سؤال را میپرسید: «چرا تلویزیون روشن نشد؟» حالا شما دو راه، بیشتر ندارید:
۱. دلیل روشن نشدن تلویزیون را کشف کرده و آن را برطرف کنید تا بتوانید سریال مورد علاقهتان را تماشا کنید.
۲. بیخیال کشف دلیل شوید و با خودتان تکرار کنید: «ای بابا، اصلا شانس ندارم ها! نمیتوانم سریال را تماشا کنم.» و اصلا سراغ رفع مشکل بهوجود آمده نروید.
در این مثال، تا دلیل روشن نشدن تلویزیون را کشف نکرده و آن را برطرف نکنید، دفعه بعد هم نخواهید توانست سریال مورد علاقهتان را تماشا کنید؛ و به همین ترتیب تا دلیل بیدار نشدنمان را کشف نکنیم، نخواهیم توانست صبحها بهموقع و زود بیدار شویم.
چرا صبحها نمیتوانم از خواب بیدار شوم؟
مشکل بزرگی که بسیاری از افراد صبحها با آن دستوپنجه نرم میکنند این است که بیدارشدن برایشان دشوار است و بهسختی میتوانند از خواب بیدار شوند؛ اما چرا؟ در پاسخ به این سؤال، لازم است که سه دلیل مهم را بیان کنم:
۱. احتمالا شب گذشته به اندازه کافی نخوابیدهاید؛ به عبارتی کمبود خواب دارید.
اگر صبحها بهسختی بیدار میشوید، میتواند نشاندهنده این باشد که شبها بهاندازه کافی نمیخوابید؛ و لازم است حتما میزان خواب کافی مختص خودتان را پیدا کرده و هر شب به همان میزان بخوابید تا صبحها بهراحتی از خواب بیدار شوید.
راهکار چیست؟ در حالت ایدئال ما به ۷.۵ ساعت خواب در هر شب نیاز داریم؛ البته میزان خواب هر شخصی متفاوت است. اکثر افراد به ۷.۵ ساعت خواب شبانه نیاز دارند، بعضیها به کمتر از این مقدار و بعضی دیگر به کمی بیشتر از این مقدار خواب نیاز دارند.
البته به نظر من، بهتر است کشف کنید که به چه میزان خواب نیاز دارید؛ یعنی میزان خواب خواب مختص خودتان را پیدا کنید. در مقاله «بهترین ساعت بیدار شدن از خواب کی هست؟» گفتهام که چطور میزان خواب کافی مختص خودتان را کشف کنید.
۲. احتمالا ساعت بیولوژیکی بدن شما سردرگم است! یعنی شما برای خواب خود برنامه مشخصی ندارید.
مرکز کوچکی در هیپوتالاموس مغز وجود دارد که به ساعت بیولوژیکی معروف است؛ و این ساعت است که زمان خواب و بیداریمان را اعلام میکند یعنی میگوید کی بخوابیم و کی بیدار شویم.
اگر در زمانهای متفاوتی بخوابیم و بیدار شویم، ساعت بیولوژیکی قاطی میکند و نمیتواند بهطور دقیق زمان خواب و بیداریمان را اعلام کند؛ اما وقتی در زمانهای ثابتی میخوابیم و بیدار میشویم، مغز ما با این برنامه سازگار میشود و درنتیجه ساعت بیولوژیکی هم خودش را با برنامه فوق وفق میدهد؛ بنابراین شبها میتوانیم بهتر و راحتتر بخوابیم و صبحها راحتتر از خواب بیدار شویم.
راهکار چیست؟ هر شب در ساعت مشخصی مثلا ۱۰:۰۰ شب به رختخواب بروید و در ساعت مشخصی مثلا ۶:۰۰ صبح بیدار شوید و این ریتم را هر روز، حتی ایام تعطیل ادامه دهید.
۳. انتظارات واقعبینانه ندارید!
به نظر شما چقدر زمان (چند روز، چند هفته یا چند ماه) لازم است تا سحرخیز شویم؟ واقعیت این است که فقط چند روز زمان لازم است تا بدن ما با برنامه جدید – خوابیدن و بیدار شدن رأس ساعت مشخص و مشابه – سازگار شود. با اینحال، وادار کردن خودتان به انجام این کار در چند روز متوالی داستانی متفاوت است؛ چراکه توانایی انجام این کار به عادتهای فعلی شما بستگی دارد.
برای مثال، اگر عادت دارید تا ساعت ۲.۰۰ صبح مشغول تماشای تلویزیون باشید و در حین آن پرخوری کنید و سعی کنید زمان خواب خود را به ۱۰ شب تغییر دهید، این یک چالش بزرگ خواهد بود. در این حالت، شما باید دو عادت دیگر را نیز تغییر دهید:
۱. پرخوری کردن
۲. تماشای تلویزیون در اواخر روز
این کار به زمان و انضباط بیشتری نیاز دارد.
نکته مهم: تبدیل شدن به یک سحرخیز کار راحتی نخواهد بود؛ زیرا سحرخیز شدن فقط شامل یک عادت نیست، بلکه ترکیبی از چندین عادت میباشد.
راهکار چیست؟ برای این منظور لازم است کارها و عاداتی را که خواسته و ناخواسته انجام میدهید و مانع شما برای سحرخیز شدن به حساب میآیند، شناسایی کرده و دیگر آنها را انجام ندهید؛ و یا اینکه کارها و عادات مناسبی را جایگزین آنها کنید.
برای مثال، ممکن است همچون من، عادت تماشای تلویزیون در حین خوردن شام را داشته باشید و این عادت خوشخطوخال مانع انجام بهموقع روتین شبانگاهی و درنتیجه مانعی بزرگتر برای سرِ وقت خوابیدن شما شود. و یا شاید عادت دارید دیروقت بخوابید و در فضای مجازی سیر کنید؛ و هر عادت بد دیگری که سدِ راه سحرخیزی شما میتوانند باشند. بنابراین، همانطوری که گفتم کارها و عاداتی را که خواسته و ناخواسته انجام میدهید و مانع شما برای سحرخیز شدنتان به حساب میآیند شناسایی کرده و دیگر آنها را انجام ندهید؛ و یا اینکه کارها و عادات مناسبی را جایگزین آنها کنید.
حرف آخر
در این مقاله یک سؤال مهم را پرسیدیم: «چرا صبحها نمیتوانم از خواب بیدار شوم؟» و در پاسخ به آن سه دلیل را بیان کردیم:
۱. احتمالا شب گذشته به اندازه کافی نخوابیدهاید؛ به عبارتی کمبود خواب دارید.
۲. احتمالا ساعت بیولوژیکی بدن شما سردرگم است! یعنی شما برای خواب خود برنامه مشخصی ندارید.
۳. انتظارات واقعبینانه ندارید!
و راهکارهایی هم برای هرکدام مطرح کردیم! کمی در این سه دلیل عمیق شوید و ببینید کدامیک میتواند پاسخ شما به این سؤال باشد: «چرا صبحها نمیتوانم از خواب بیدار شوم؟» و بعد، از راهکار ارائه شده برای آن استفاده کنید تا بتوانید صبحها بهموقع از خواب بیدار شوید.
دیدگاهتان را بنویسید